به سرمایهگذاری در حوزه فناوری اطلاعات نگاه تجاری نداریم
چند وقتی میشود که هر روز یا سامانه یکی از کارگزاریها با مشکل مواجه میشود و یا هسته معاملاتی دچار اختلال میشود و همین موضوع باعث ضرر سهامداران و جا ماندن خیلیها از خرید عرضههای اولیه شده است.
بورس که این روزها مورد استقبال مردم قرار گرفته ظرفیت پذیرش این حجم از کاربر را ندارد و البته با وجود درآمدهای سرشار کارگزاریها و سازمانهای دخیل در بازار سرمایه، این انتظار وجود دارد که شرایط به شکلی مهیا شود تا سهامداران با خیال راحت معامله کنند اما چند وقتی میشود که هر روز یا سامانه یکی از کارگزاریها با مشکل مواجه میشود و یا هسته معاملاتی دچار اختلال میشود و همین موضوع باعث ضرر سهامداران و جا ماندن خیلیها از خرید عرضههای اولیه میشود. محمدصادق نخجوانی، درباره چالشهای زیرساخت و توزیع بار ترافیک در کشورمان صحبت کرده است. او در صحبتهایش بیان کرده است که در ایران ما شرکتی نداریم که بتواند سرویس بی دردسری مانند زیرساخت ابری آمازون یا گوگل ارائه کند.
*چندهفتهای است که سیستمهای معاملاتی یا سایتهای کارگزاریها در بورس دچار اختلال میشوند. مسئله این اختلالهای مدام چیست؟
مسئله از این قرار است که سیستمهایی که در فضای آنلاین مشغول فعالیت هستند، باید پیشبینیهای لازم را نسبت به پیکهای احتمالی ورود مخاطبین خود داشته باشند. برای مثال اگر سیستمی این پیشبینی را از آینده کاری خود دارد که ممکن است در بازهای از زمان پذیرای ورودی بالایی باشد، میبایست زیرساخت خود را به سمت سیستمهای «توزیع شده» یا ((پلتفرم ابری)) سوق دهد. این سیستمّها قادرند در زمانیکه سامانه از نظر میزان ترافیک ورودی در اوج خود قرار میگیرد، بار این ترافیک را بین نقاط مختلف توزیع کنند. همچنین این قابلیت که با از دسترس خارج شدن یک نقطه سایر نقاط به ارائه سرویس ادامه بدهند نیز دیگر مزیت این نوع معماری است. در این سناریو نقاط را باید مراکز داده (دیتاسنترها) ای در نظر بگیریم که سامانه مذکور بر روی تعدادی از سرورهای آن در حال ارائه سرویس است. استفاده از چنین زیرساختی این امکان را در اختیار مدیران سیستم قرار میدهد که در بازههای زمانی مختلف که ترافیک سایت یا سامانه آنها بطور غیرقابل پیشبینی رشد میکند، بتوانند تصمیمات بهتری بگیرند و از دسترس خارج شدن آن جلوگیری نمایند. برای مثال «آمازون» که بسیاری آن را بهعنوان یک فروشگاه بزرگ آنلاین میشناسند، بنابر نیاز خود در چنین مواردی زیرساختی طراحی کرد که بعدها آن را بهعنوان یک محصول نیز به فروش رساند. در زیرساخت ارائه شده توسط آمازون این قابلیت در اختیار مدیران سامانه قرار دارد تا فارغ از میزان ترافیک پیش بینی شده یا نشده سامانه خود، آن را بر روی پلتفرم AWS آمازون میزبانی نمایند. در پایان هر دوره آمازون بر اساس میزان منابعی که آن سامانه از دریای منابعاش (پردازنده، حافظه، پهنای باند و ...) مصرف نموده از آن حق میزبانی دریافت می نماید که در اصطلاح به این نوع از میزبانی Pay As You Go نیز می گویند. اما در سمت مقابل مدیران سامانه موظفند تا بنابر احتمالات عمل کنند و برای سامانه یا سایت خود سرور(ها)ی در نظر بگیرند که در لحظهای که سیستم زیر بار ترافیک سنگین است قابلیت ارتقا منابع در آنها امکانپذیر نیست.
*خب، در ایران آیا ما چنین سیستمی را داریم که بتواند توزیع بار ترافیک را انجام بدهد؟
متاسفانه خیر. در ایران ما چنین ارائهدهندگانی نداریم که بتوانند سرویس بیدردسری مانند زیرساخت ابری آمازون یا گوگل ارائه نمایند. یکی از اصلی ترین دلایل آن مشکلات عدیده زیرساختی و ارتباطی حتی بین دیتاسنترهای داخلی است. به این نکته توجه داشته باشید که وقتی میگوییم استفاده از سیستم ابری، یعنی درباره سیستمی صحبت میکنیم که زیرساخت سختافزاری ایجاد کرده است که فقط در یک دیتاسنتر قرار نگرفته است و بصورت توزیع شده ممکن است در چندین دیتاسنتر در نقاط مختلف یک شهر، یک کشور و یا حتی کل دنیا قرار گرفته باشند. لازمه چنین معماری ارتباطات قابل اعتماد بین این نقاط است. در ایران برخی از شرکتهای بخش خصوصی ادعای ارائه چنین خدماتی را دارند و انصافا در این زمینه کارهایی انجام شده است اما تجربه شخصی خودم در کار با آنها بسیار نامطلوب و پر از ایراد بوده است. از آن که بگذریم بطورکلی میتوانیم بگوییم که با توجه به مشکلاتی مانند تحریم و موانع اقتصادی که متاسفانه کشور همیشه در سالهای اخیر با آن درگیر بوده است، عمدتا شرکتهای بخش خصوصی در حوزه نرمافزار و زیرساخت هیچ گاه در افق خود بازار فرامرزی و خارج از کشور را متصور نیستند. یعنی به بازار ایران بسنده می کنند که خود با توجه به تصمیمات سلیقهای در حوزه اینترنت بهشدت غیرقابل پیشبینی است. پس با چنین وضعیتی نمیتوان انتظار ظهور شرکتها و سرویسهایی در کلاس جهانی را در داخل داشته باشیم. موضوع سرمایهگذاری و حضور شرکتهای خارجی برای ارائه چنین خدماتی در کشور نیز همیشه با اما و اگرهایی (از باب میزبانی دادههای با ارزش بر روی سرورهای شرکتهای خارجی) روبرو بوده است و در کل نتیجه این است که امروز کمتر شاهد برگزاری رویداد آنلاینی با حجم مخاطب بالا در کشور هستیم که بدون مشکل به پایان برسد. کافی است به اختلالات اخیر در سامانههای ثبتنام خودرو، ثبتنام دانشگاه و حالا هم فعالیت در بورس نگاه کنید تا متوجه این موضوع شوید که در این زمینه جدا مشکل داریم. شما فکر کنید مثلا شرکت مانند «هتسنر» در شرایطی که تحریمی نیست قصد سرمایه گذاری و ایجاد دیتاسنتر در ایران را داشته باشد.آیا مخالفتی با آن نمیشود. برای همین معتقدم که نگاه تجاری درستی در کشور ما نسبت به سرمایهگذاری خارجی در حوزه فناوری اطلاعات شکل نگرفته است.
*خیلیها معتقدند که هسته معاملاتی بورس باید تغییر کند و نرمافزار آن قدیمی شده است اما به دلیل تحریمها و محدودیتها این امکان وجود ندارد، برای همین هم میگویند که باید از توان داخلی استفاده کرد. آیا با توجه به مسائلی که مطرح کردید، در ایران چنین توانی وجود دارد؟
خب همین اصرار بر استفاده از توان داخلی یکی از مشکلاتی است که در کشورمان وجود داشته و دارد. در بسیاری از حوزهّها توان رقابتی وجود دارد اما در حوزه نرمافزار و اساسا کار اینترپرایس واقعا نوپاییم و در حال تجربه. نکته دیگر هم این است که ما از نظر برنامهنویسی و توسعه نرمافزار، مانند هندیها خیلی در دنیا مطرح نیستیم. این واقعیتی است که باید آن را بپذیریم. مسئله جدی و مهم دیگر موج مهاجرت نیروهای متخصص حوزه نرمافزار به خارج از کشور است. برای مثال از ابتدای امسال یکی از شرکتهای مطرح در حوزه آیتی، درخواست استخدام نیرو فنی را داشت و حاضر بود برای او حقوق ماهیانه 20 میلیون تومانی در نظر بگیرد، اما پس از گذشت ۳ ماه هنوز فرد مناسبی را برای این سمت پیدا نکردهاند. جالب است بدانید که این نیرو قرار است جایگزین نیرویی شود که چندی پیش به کشور آلمان مهاجرت کرده است و رفتن او و مشکلات پس از آن حتی شرکت را تا مرز فروش سهام و واگذاری پیش برده است.
*پس برای برطرف شدن این اختلالها چه اقدامی باید انجام بدهیم؟
مشکلاتی که به آنها اشاره کردیم بخشی از دلایل بروز چنین اتفاقاتی است که بی شک رفع آنها نیاز به آسیبشناسی دقیقتری دارد. من فکر میکنم موثرترین راه برای رفع این مشکل در مقطع کنونی تشکیل جلسات فنی با حضور متخصصان شرکتهای بزرگ و تاثیرگذار بخش خصوص در فضای اینترنت کشور است تا آنها برای این مشکل راهکارهای موقتی را ارائه کنند. با همه مشکلاتی که در این حوزه داریم و به برخی اشاره کردم اساسا بخش خصوصی بسیار چابکتر از دولت عمل کرده است بنابراین منطق و عقل حکم میکند تا از کارشناسان و افراد تاثیرگذار در این حوزه درخواست کمک شود.
بورس که این روزها مورد استقبال مردم قرار گرفته ظرفیت پذیرش این حجم از کاربر را ندارد و البته با وجود درآمدهای سرشار کارگزاریها و سازمانهای دخیل در بازار سرمایه، این انتظار وجود دارد که شرایط به شکلی مهیا شود تا سهامداران با خیال راحت معامله کنند اما چند وقتی میشود که هر روز یا سامانه یکی از کارگزاریها با مشکل مواجه میشود و یا هسته معاملاتی دچار اختلال میشود و همین موضوع باعث ضرر سهامداران و جا ماندن خیلیها از خرید عرضههای اولیه میشود. محمدصادق نخجوانی، مدیر وب سایتها وفضای مجازی دنیای اقتصاد در این گفتگو درباره چالشهای زیرساخت و توزیع بار ترافیک در کشورمان صحبت کرده است. او در صحبتهایش بیان کرده است که در ایران ما شرکتی نداریم که بتواند سرویس بی دردسری مانند زیرساخت ابری آمازون یا گوگل ارائه کند.
*چندهفتهای است که سیستمهای معاملاتی یا سایتهای کارگزاریها در بورس دچار اختلال میشوند. مسئله این اختلالهای مدام چیست؟
مسئله از این قرار است که سیستمهایی که در فضای آنلاین مشغول فعالیت هستند، باید پیشبینیهای لازم را نسبت به پیکهای احتمالی ورود مخاطبین خود داشته باشند. برای مثال اگر سیستمی این پیشبینی را از آینده کاری خود دارد که ممکن است در بازهای از زمان پذیرای ورودی بالایی باشد، میبایست زیرساخت خود را به سمت سیستمهای «توزیع شده» یا ((پلتفرم ابری)) سوق دهد. این سیستمّها قادرند در زمانیکه سامانه از نظر میزان ترافیک ورودی در اوج خود قرار میگیرد، بار این ترافیک را بین نقاط مختلف توزیع کنند. همچنین این قابلیت که با از دسترس خارج شدن یک نقطه سایر نقاط به ارائه سرویس ادامه بدهند نیز دیگر مزیت این نوع معماری است. در این سناریو نقاط را باید مراکز داده (دیتاسنترها) ای در نظر بگیریم که سامانه مذکور بر روی تعدادی از سرورهای آن در حال ارائه سرویس است. استفاده از چنین زیرساختی این امکان را در اختیار مدیران سیستم قرار میدهد که در بازههای زمانی مختلف که ترافیک سایت یا سامانه آنها بطور غیرقابل پیشبینی رشد میکند، بتوانند تصمیمات بهتری بگیرند و از دسترس خارج شدن آن جلوگیری نمایند. برای مثال «آمازون» که بسیاری آن را بهعنوان یک فروشگاه بزرگ آنلاین میشناسند، بنابر نیاز خود در چنین مواردی زیرساختی طراحی کرد که بعدها آن را بهعنوان یک محصول نیز به فروش رساند. در زیرساخت ارائه شده توسط آمازون این قابلیت در اختیار مدیران سامانه قرار دارد تا فارغ از میزان ترافیک پیش بینی شده یا نشده سامانه خود، آن را بر روی پلتفرم AWS آمازون میزبانی نمایند. در پایان هر دوره آمازون بر اساس میزان منابعی که آن سامانه از دریای منابعاش (پردازنده، حافظه، پهنای باند و ...) مصرف نموده از آن حق میزبانی دریافت می نماید که در اصطلاح به این نوع از میزبانی Pay As You Go نیز می گویند. اما در سمت مقابل مدیران سامانه موظفند تا بنابر احتمالات عمل کنند و برای سامانه یا سایت خود سرور(ها)ی در نظر بگیرند که در لحظهای که سیستم زیر بار ترافیک سنگین است قابلیت ارتقا منابع در آنها امکانپذیر نیست.
*خب، در ایران آیا ما چنین سیستمی را داریم که بتواند توزیع بار ترافیک را انجام بدهد؟
متاسفانه خیر. در ایران ما چنین ارائهدهندگانی نداریم که بتوانند سرویس بیدردسری مانند زیرساخت ابری آمازون یا گوگل ارائه نمایند. یکی از اصلی ترین دلایل آن مشکلات عدیده زیرساختی و ارتباطی حتی بین دیتاسنترهای داخلی است. به این نکته توجه داشته باشید که وقتی میگوییم استفاده از سیستم ابری، یعنی درباره سیستمی صحبت میکنیم که زیرساخت سختافزاری ایجاد کرده است که فقط در یک دیتاسنتر قرار نگرفته است و بصورت توزیع شده ممکن است در چندین دیتاسنتر در نقاط مختلف یک شهر، یک کشور و یا حتی کل دنیا قرار گرفته باشند. لازمه چنین معماری ارتباطات قابل اعتماد بین این نقاط است. در ایران برخی از شرکتهای بخش خصوصی ادعای ارائه چنین خدماتی را دارند و انصافا در این زمینه کارهایی انجام شده است اما تجربه شخصی خودم در کار با آنها بسیار نامطلوب و پر از ایراد بوده است. از آن که بگذریم بطورکلی میتوانیم بگوییم که با توجه به مشکلاتی مانند تحریم و موانع اقتصادی که متاسفانه کشور همیشه در سالهای اخیر با آن درگیر بوده است، عمدتا شرکتهای بخش خصوصی در حوزه نرمافزار و زیرساخت هیچ گاه در افق خود بازار فرامرزی و خارج از کشور را متصور نیستند. یعنی به بازار ایران بسنده می کنند که خود با توجه به تصمیمات سلیقهای در حوزه اینترنت بهشدت غیرقابل پیشبینی است. پس با چنین وضعیتی نمیتوان انتظار ظهور شرکتها و سرویسهایی در کلاس جهانی را در داخل داشته باشیم. موضوع سرمایهگذاری و حضور شرکتهای خارجی برای ارائه چنین خدماتی در کشور نیز همیشه با اما و اگرهایی (از باب میزبانی دادههای با ارزش بر روی سرورهای شرکتهای خارجی) روبرو بوده است و در کل نتیجه این است که امروز کمتر شاهد برگزاری رویداد آنلاینی با حجم مخاطب بالا در کشور هستیم که بدون مشکل به پایان برسد. کافی است به اختلالات اخیر در سامانههای ثبتنام خودرو، ثبتنام دانشگاه و حالا هم فعالیت در بورس نگاه کنید تا متوجه این موضوع شوید که در این زمینه جدا مشکل داریم. شما فکر کنید مثلا شرکت مانند «هتسنر» در شرایطی که تحریمی نیست قصد سرمایه گذاری و ایجاد دیتاسنتر در ایران را داشته باشد.آیا مخالفتی با آن نمیشود. برای همین معتقدم که نگاه تجاری درستی در کشور ما نسبت به سرمایهگذاری خارجی در حوزه فناوری اطلاعات شکل نگرفته است.
*خیلیها معتقدند که هسته معاملاتی بورس باید تغییر کند و نرمافزار آن قدیمی شده است اما به دلیل تحریمها و محدودیتها این امکان وجود ندارد، برای همین هم میگویند که باید از توان داخلی استفاده کرد. آیا با توجه به مسائلی که مطرح کردید، در ایران چنین توانی وجود دارد؟
خب همین اصرار بر استفاده از توان داخلی یکی از مشکلاتی است که در کشورمان وجود داشته و دارد. در بسیاری از حوزهّها توان رقابتی وجود دارد اما در حوزه نرمافزار و اساسا کار اینترپرایس واقعا نوپاییم و در حال تجربه. نکته دیگر هم این است که ما از نظر برنامهنویسی و توسعه نرمافزار، مانند هندیها خیلی در دنیا مطرح نیستیم. این واقعیتی است که باید آن را بپذیریم. مسئله جدی و مهم دیگر موج مهاجرت نیروهای متخصص حوزه نرمافزار به خارج از کشور است. برای مثال از ابتدای امسال یکی از شرکتهای مطرح در حوزه آیتی، درخواست استخدام نیرو فنی را داشت و حاضر بود برای او حقوق ماهیانه 20 میلیون تومانی در نظر بگیرد، اما پس از گذشت ۳ ماه هنوز فرد مناسبی را برای این سمت پیدا نکردهاند. جالب است بدانید که این نیرو قرار است جایگزین نیرویی شود که چندی پیش به کشور آلمان مهاجرت کرده است و رفتن او و مشکلات پس از آن حتی شرکت را تا مرز فروش سهام و واگذاری پیش برده است.
*پس برای برطرف شدن این اختلالها چه اقدامی باید انجام بدهیم؟
مشکلاتی که به آنها اشاره کردیم بخشی از دلایل بروز چنین اتفاقاتی است که بی شک رفع آنها نیاز به آسیبشناسی دقیقتری دارد. من فکر میکنم موثرترین راه برای رفع این مشکل در مقطع کنونی تشکیل جلسات فنی با حضور متخصصان شرکتهای بزرگ و تاثیرگذار بخش خصوص در فضای اینترنت کشور است تا آنها برای این مشکل راهکارهای موقتی را ارائه کنند. با همه مشکلاتی که در این حوزه داریم و به برخی اشاره کردم اساسا بخش خصوصی بسیار چابکتر از دولت عمل کرده است بنابراین منطق و عقل حکم میکند تا از کارشناسان و افراد تاثیرگذار در این حوزه درخواست کمک شود.