استانداردهای ملی مدیریت نوآوری
اخیرا «استانداردهای مدیریت نوآوری» به تصویب سازمان استاندارد ملی ایران رسیده است. به همین مناسبت دکتر مصطفی بغدادی، از تدوینکنندگان این استاندارد ملی، در یادداشتی مخاطبان را با پیشینه و چیستی و کارکرد این استاندارد آشنا کرده که حاوی نکات و ظرایف فراوانی برای علاقهمندان است.
در راهنمای اسلو، نوآوری بهصورت «پیادهسازی یک محصول (کالا یا خدمت) یا فرایند جدید و یا بهطور قابلملاحظهای بهبودیافته، روش جدید بازاریابی یا روش سازمانی جدید در شیوههای کسبوکار، سازماندهی محیط کار یا روابط بیرونی» تعریف شده است که این تعریف خود مبین انواع نوآوریها نیز هست. هدف نوآوری بهبود عملکرد بنگاه ازطریق بهدستآوردن مزیت رقابتی و افزایش تقاضا برای محصولات بنگاه ازطریق ارتقای کیفیت محصولات، عرضه محصولات جدید یا دسترسی به بازارهای جدید است.
در همین راستا، مدیریت نوآوری عبارت است از «مدیریت فرایند ایده تا بازار و مجموعه فعالیتهایی که برای پشتیبانی از این فرایندها لازم است؛ بهطوریکه مجموعهای از فعالیتها از ایدهپردازی، طراحی، توسعه، پیادهسازی و تجاریسازی را بههمراه توسعه ظرفیتهای استراتژیک، انسانی و بهرهگیری مؤثر از منابع و شبکههای انسانی را دربرمیگیرد».
نوآوری در سازمانها
توانایی یک سازمان در نوآوری بهعنوان عامل اصلی برای رشد پایدار، دوام اقتصادی، افزایش رفاه و پیشرفت جامعه شناخته میشود. قابلیتهای نوآوری یک سازمان، «توانایی درک و پاسخگویی به شرایط در حال تغییر بافت آن، تعقیب فرصتهای جدید و بهرهمندی حداکثری از دانش و خلاقیت افراد در سازمان و در همکاری با طرفهای ذینفع برونسازمانی را شامل میشود».
درصورتیکه تمام فعالیتهای لازم و سایر عناصر بههمپیوسته و متعامل به عنوان یک سیستم مدیریت شوند، سازمان میتواند اثربخشتر و کاراتر نوآوری کند. سیستم مدیریت نوآوری، سازمان را برای تعیین چشمانداز نوآوری، راهبرد، خطمشی و اهداف آن و ایجاد پشتیبانی و فرایندهای مورد نیاز برای دستیابی به دستاوردهای مورد انتظار، راهنمایی میکند.
منافع بالقوه پیادهسازی سیستم مدیریت نوآوری عبارتاند از:
- افزایش توانایی در مدیریت عدم قطعیت
- افزایش رشد، درآمدها، سودآوری و رقابتپذیری
- کاهش هزینهها و ضایعات و افزایش بهرهوری و کارایی منابع
- بهبود پایداری و تابآوری
- افزایش رضایت کاربران، مشتریان، شهروندان و سایر طرفهای ذینفع
- تجدید پایدار پرتفوی پیشنهادها از طریق ایجاد سازوکارهای مدیریت ایده
- درگیرکردن و تفویض اختیار به افراد درون سازمان
- افزایش توانایی جذب شرکا، همکاران و منابع مالی
- ارتقای حسن شهرت و ارزش سازمان
- تسهیل مطابقت با مقررات و سایر الزامات مربوطه.
پیشینه تدوین استانداردها
در اتحادیه اروپا طی دهه گذشته در چندین سند کلان از جمله سند چشمانداز راهبردی برای استانداردهای اروپایی و نیز برنامه Horizon 2020 که برنامه جامع تحقیق و نوآوری اتحادیه اروپاست، به وجود ارتباط تنگاتنگ بین دو مفهوم نوآوری و استانداردسازی در راستای تقویت و تسریع رشد پایدار اقتصادهای اروپایی پرداخته شده است.
بررسی و تحلیل اسنادی که در راستای تبیین هرچه بیشتر تعامل بین این دو مفهوم نوشته شده است، این نتیجه را حاصل میکند که استانداردسازی به شیوههای مختلفی از نوآوری حمایت میکند که برخی از آنها به اختصار مورد اشاره قرار میگیرد:
• مشارکت مؤثر در تکامل فنی از طریق پرداختن به موقع به محدودیتهای بحرانی طراحی و کاهش ضایعات و جلوگیری از طولانی و زایدشدن فرایند توسعه محصول و آزادکردن منابع برای تخصص به سایر فعالیتهای توسعهای و خلاقانه
• تسهیل توسعه تجارت و بازارهای جدید از طریق کمک به شکلگیری و بهرهبرداری از آثار شبکه، افزایش سطح اطمینان در مشتریان و ایجاد امکان دست یافتن به جرم بحرانی
• فراهمآوردن امکان بهاشتراکگذاری سرمایه و ریسک در فرایند توسعه فناوری و محصولات آن (یا به عبارتی تقویت نوآوری از طریق توسعه همکاریها)
• کمک به بهرهبرداریهای تجاری از ایدههای نوآورانه از طریق ایجاد زمینهای برای انتشار اطلاعات و چارچوبی توافقشده که در آن هم جایگاه پتنتها تقویت میشود و هم از منافع انحصاری بیش از حد و موانع تجاری جلوگیری میشود.
از آنجا که استانداردها، بهویژه استانداردهای سیستمهای مدیریتی، از ضریب نفوذ بالایی در بنگاهها برخوردار هستند و معمولا بهگونهای نیز طراحی میشوند که بهسادگی در کنار سایر استانداردها و ساختارهای مدیریتی موجود در یک بنگاه بهصورت یکپارچه بهکار گرفته شوند، طی یک دهه گذشته تدوین استانداردهایی برای مدیریت نوآوری در دستور کار اکثر نهادها و مراجع بینالمللی و منطقهای استانداردسازی قرار گرفت.
در این میان، مرکز استانداردسازی اروپا (CEN) در سال 2008 و نیز سازمان بینالمللی استاندارد (ISO) در سال 2013 به ترتیب با ایجاد کمیتههای فنی CEN/TC389 و ISO/TC279 اقدام به تعریف پروژههای بینالمللی بهمنظور تدوین استانداردهای مدیریت نوآوری کردند.
خروجی فعالیتهای مرکز استانداردسازی اروپا تدوین و انتشار هفت استاندارد تخصصی مدیریت نوآوری، ذیل خانواده استانداردهای
CEN/TS16555 حد فاصل سالهای 2013 تا 2015 بود. همچنین کمیته فنی 279 سازمان ISO نیز با تعریف پروژههای متعدد تدوین استانداردهای خانواده ISO56000 با مشارکت 46 کشور فعال و 19 کشور ناظر، تا لحظه تدوین این گزارش چهار استاندارد حدفاصل سالهای 2019 و 2020 منتشر کرده و پنج استاندارد در دست تدوین و دو استاندارد در حال رأیگیری برای آغاز تدوین دارد. هفت عضو خانواده استانداردهای اتحادیه اروپا برای مدیریت نوآوری (CEN/TS 16555) عبارتاند از 1- استاندارد سیستم مدیریت نوآوری،
2- استاندارد مدیریت هوش راهبردی، 3- استاندارد تفکر نوآوری،
4- استاندارد مدیریت دارایی فکری، 5- استاندارد مدیریت مشارکت،
6- استاندارد مدیریت خلاقیت، 7- استاندارد ارزیابی مدیریت نوآوری.
همچنین پنج عضو خانواده استانداردهای سری ISO56000 نیز عبارتاند از: 1- مبانی و واژگان، 2- سیستم مدیریت نوآوری، 3- ابزارها و روشهای مشارکت در نوآوری، 4- ارزیابی مدیریت نوآوری، 5- ابزارها و روشهای مدیریت داراییهای فکری.
استاندارد مدیریت نوآوری در ایران
در ایران نیز با توجه به ناآشنابودن بخش عمدهای از صنایع و بنگاههای کشور با مفهوم نوآوری، انواع آن و ابزارها و شیوههای پیادهسازی یک سیستم مدیریتی بهمنظور ایجاد و تعریف راهبردها، خطمشیها و اهداف نوآوری و نیز اجرای فرایندهای لازم جهت دستیابی به آن اهداف، ضرورت تدوین استانداردهای مدیریت نوآوری بهعنوان راهنمایی برای بنگاههای ایرانی حس میشد که نهایتا در سال 1395 و با حمایت معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری و صندوق نوآوری و شکوفایی و نیز مشارکت جمعی از نخبگان جامعه مدیریت فناوری و نوآوری کشور منتهی به تشکیل کمیسیون فنی تدوین استانداردهای ملی نوآوری ذیل سازمان ملی استاندارد ایران شد که نتیجه آن نیز تدوین و تصویب دو استاندارد ملی در سال 1399 است. علاوه بر آن دو استاندارد دیگر نیز در دست تدوین است که تا پایان سال منتشر شده و در اختیار سازمانهای ایرانی قرار میگیرد.
همچنین طی همین سالها کمیته متناظر ISO/ISIRI/TC279 نیز بهمنظور مشارکت صاحبنظران ایرانی در فرایند تدوین استانداردهای بینالمللی سازمانISO و کمیته فنی 279 آن تشکیل شد که منجر به ارسال نظرات اصلاحی درباره استانداردهای خانواده ISO56000 و حتی پیشنهاد تدوین یک استاندارد جدید بینالمللی در حوزه توسعه محصول جدید شد.
کاربرد استاندارد مدیریت نوآوری
بهطورکلی هدف از تدوین استانداردهای ملی مدیریت نوآوری ارائه راهنماییهایی در مورد ایجاد، پیادهسازی، نگهداری و بهبود مداوم سیستمی برای مدیریت نوآوری جهت استفاده در کلیه سازمانهای ایرانی است. این استانداردهای برای موارد زیر کاربرد دارند:
الف- سازمانهایی که به دنبال موفقیت پایدار از طریق توسعه و اثبات توانایی خود برای مدیریت اثربخش فعالیتهای نوآوری جهت دستیابی به دستاوردهای موردانتظار هستند؛
ب- کاربران، مشتریان و سایر طرفهای ذینفعی که به دنبال اعتماد به قابلیتهای نوآوری یک سازمان هستند؛
پ- سازمانها و طرفهای ذینفعی که به دنبال بهبود ارتباطات از طریق درک مشترک از آنچه یک سیستم مدیریت نوآوری را تشکیل میدهد، هستند؛
ت- ارائهدهندگان آموزش، ارزیابی و یا مشاوره در زمینه مدیریت نوآوری و سیستمهای مدیریت نوآوری؛
ث- سیاستگذارانی که قصد دارند برنامههای اثربخشتری برای پشتیبانی از بهبود قابلیتهای نوآوری و رقابتپذیری سازمانها و توسعه جامعه اجرا كنند.
اصول استاندارد مدیریت نوآوری
استانداردهای ملی مدیریت نوآوری بهمنظور محققکردن اهداف فوق بر مبنای اصول هشتگانهای تدوین شدهاند که پایه و اساس مدیریت اثربخش فعالیتهای نوآوری و سیستم مدیریت نوآوری هستند. اصول مدیریت نوآوری که در استانداردها بهطور کامل به تشریح هریک و منطق چرایی و اهمیت آنها پرداخت شده است، از قابلیت یکپارچهسازی و سازگاری در درون سازمان برخوردارند و تلاش شده است با ارائه مثالهایی منافع مرتبط با هریک و اقداماتی که هر سازمان میتواند برای بهبود عملکرد نوآورانه خود انجام دهد، شفاف شود. این اصول عبارتاند از:
1- تحقق ارزش 2- رهبران متمرکز بر آینده 3- جهتگیری راهبردی
4- فرهنگ 5- بهرهبرداری از بینشها 6- مدیریت عدم قطعیت 7- سازگاری 8- رویکرد سیستمی.
در شماره بعد با چارچوب سیستم مدیریت نوآوری در یک سازمان با بهرهگیری از این استانداردها، بیشتر آشنا میشویم.
منبع: روزنامه شرق