پایگاه خبری وب زوم
شنبه 1 اردیبهشت 1403
کد خبر: 546
پ

تناقضات نظريه‌هاي محيط‌زيستي

هوش محيط زيستي» چه راه‌حلي براي ارتباط دوباره انسان و محيط‌زيست دارد؟

نسبت مردم و طبيعت و فروكاسته ‌شدن آن به امري دولتي، از محور‌هاي اصلي جلسه «كرسي ترويجي نظريه‌پردازي» بود كه در تاريخ ٧ اسفند ٩٨ در گالري نظرگاه برگزار شد. بابك داريوش، عضو هيات علمي موسسه پژوهشي معماري شيخ بهايي با تكيه بر نظريه «هوش محيط‌زيستي» ابزاري ‌شدن محيط اطراف زندگي را نقد كرد و گفت: «همواره فرض بر برتر ديدن انسان نسبت به محيط و طبيعت است. مساله اينجاست كه به‌رغم آگاهي بشري، به آثار محيطي اقدامات بشري توجه نشده و نسبت به آن بي‌تفاوت هستيم.» به‌زعم اين عضو هيات علمي، بي‌تفاوتي انسان‌ها نسبت به محيط‌زيست مي‌تواند طبق دو نظريه مطالعه شوند كه اين نظريه‌ها «عوامل پديدآورنده بي‌توجهي انسان به محيط» و «راهكارها و عوامل موثر بر كاهش اين بي‌توجهي» را بررسي مي‌كنند. براي بررسي عوامل موثر در بي‌توجهي انسان‌ها به محيط‌زيست، چهار رويكرد جامعه‌شناسانه، رويكرد زيست‌محيطي، رويكرد فلسفي و رويكرد دين‌گرايانه قابل استناد است، اما با توجه به تاكيد داريوش، اگر روال به همين صورت باشد بقاي بشر با مشكل روبه‌رو شده و روند تخريب محيط زيست همچنان ادامه خواهد داشت. نظريه‌هاي موجود در رابطه با محيط زيست داراي تناقض‌هاي دروني است. اطلاعات محيط زيستي آنقدر تكنولوژيك هستند كه درك آن براي افكار عمومي ممكن نخواهد بود. اطلاعات محيط زيستي انسان و محيط زيست كمتر شده است.

دانش زياد و بينش كم

مهدي فاطمي

در بخش دوم اين جلسه منتقدان به پرسش و پاسخ در خصوص موضوعات ارايه شده پرداختند. مهدي فاطمي، عضو هيات علمي دانشگاه بين‌المللي امام‌خميني، با اشاره به اينكه انسان در عصر فعلي دانش زياد اما بينش كمي دارد، گفت: «ما در حال حاضر در محيط زيست زندگي نمي‌كنيم و به همين دليل قادر به درك آن نيستيم و تا زماني كه اين مسائل به‌طور مستقيم در زندگي ما نمود پيدا نكند، آن را درك نمي‌كنيم. بنابراين آگاهي ما همراه با بينش و مشاهده نيست.» فاطمي با طرح اين سوال كه راه‌حل براي اين موضوع چه مي‌تواند باشد، تصريح كرد: «آيا هوشي كه از آن ياد مي‌كنيد ذاتي است؟ آيا نياز بشر امروزي باعث نشده اين‌گونه با طبيعت برخورد كنيم؟ آيا اين واكنش ناخواسته است يا به اجبار؟ مي‌توان «رويكرد منظرين» را به جاي «تخاصم و تضاد» استفاده كرد يا حتي مي‌توان از آن با عنوان «انتقام طبيعت» هم نام برد.»

نسبت مردم و محيط‌زيست

محمد آتشين‌بار

‎محمد آتشين‌بار، عضو هيات علمي پژوهشكده نظر با اشاره به اينكه اصطلاح هوش طبيعي، وابسته به زمينه و بستر است، گفت: «هنگامي كه عوامل بي‌توجهي به محيط‌زيست بررسي شود، تاثير موضوعات فرهنگي بر آن نمايان مي‌شود، اما در كشورهايي مانند ايران اين شكل از طبقه‌بندي قابل توجيه نخواهد بود. براي مثال رويكردهاي مذهبي مي‌تواند نگاه متفاوتي ايجاد كند.» به‌زعم آتشين‌بار، محيط در نگاه غربي با محيط در نگاه شرقي داراي تفاوت بنيادين است و علاوه بر آن، در بستر جامعه ما، مباحث مديريتي مورد سوال است و جاي رويكرد يا نگرش مديريتي به ارتباط بين انسان و محيط خالي است. عضو هيات‌علمي پژوهشكده نظر ادامه داد: «شايد مردم ديگر حس نمي‌كنند بايد به محيط زيست توجه كنند زيرا به عنوان يك امر عمومي فرض شده است. مردم تصور دارند كه محيط زيست مقوله‌اي بالاتر از زندگي آنهاست، بنابراين بايد توسط حكومت‌ها مديريت شود.» آتشين‌بار با اشاره به اينكه ادراك مردم نسبت به محيط‌زيست متفاوت شده است، بيان كرد: «ما ديگر محيط زيست را مانند باورهاي سنتي و مذهبي امري مقدس نمي‌دانيم. حتي در ايران باستان موضوع مقدس بودن آب و آلوده نكردن آن به صورت شفاف مطرح بود. اما در عصر حاضر اين‌گونه نگاه‌ها به محيط زيست ديگر وجود ندارد. اين تغيير نگرش و ادراك، در مسير تحولات تعامل انسان با محيط زيست نقش بسزايي دارد.» ‎ بابك داريوش در پاسخ به ديدگاه داوران عنوان كرد: «در شهر تهران، رابطه مردم شهر با كوه، رابطه‌اي مثال زدني و دروني بوده است، اما در دهه‌هاي اخير اين رابطه مفهومي، عيني-ذهني و ادراكي ديگر تا اين حد عميق نيست.» او در ادامه با اشاره به نقش پررنگ دولت و حكومت در موضوعات محيط‌زيستي گفت: «دولت و حكومت يكي از متغيرهاي هميشه مطرح و بسيار اثرگذار در طبيعت بوده است، در حالي كه در پژوهش‌هاي خارجي، نقش دولت نهايتا در موضوعات سياست و اقتصاد مطرح بوده است. اين تفاوت‌ها در اساس و پايه مطرح شدن نظريه‌اي جديد حتما مورد توجه است و بايد مورد واكاوي قرار گيرد.»

نگاه غربي به طبيعت، منفعت‌طلبانه

و غيركل‌نگر است

دكتر سيدامير منصوري، عضو هيات علمي دانشگاه تهران از حاضران جلسه در خصوص موضوع تصريح كرد: «نظريه تخاصم و تضاد بشر و محيط زيست در شرق رخ نداده، اين موضوع براي غربي‌هاست.» منصوري در ادامه تاكيد كرد كه تضاد بين انسان و محيط زيست از ذات بشر نيست و سرچشمه از تفاوت‌هاي ديدگاهي شرق و غرب دارد. او افزود: «كلمه «Environment» از قرن 18 ساخته شد و قبل آن چنين مفهومي نداشتيم. در اين دوره بود كه طبيعت مورد توجه قرار گرفت و وارد هنر مانند عكاسي و نقاشي شد. اين دوره اوج توجه انسان غربي به محيط زيست، از نوع منفعت‌طلبي و فايده بود كه همين باعث نابودي طبيعت شد.» عضو هيات‌علمي دانشگاه تهران با تاكيد بر اينكه غربي‌ها از سر كل‌نگري و اهميت به طبيعت توجه نكردند، بلكه به جهت بهره‌برداري طبيعت را مورد توجه قرار دادند، گفت: «هنگامي كه غرب نابودي طبيعت را به ضرر خود ديد، به فكر نگهداشت آن افتاد كه اين باز هم از سر فايده‌طلبي بود.» منصوري در انتهاي سخنانش به تعميم‌هاي غربي در موضوعات علمي انتقاد كرد و گفت: «به نظر نمي‌رسد بتوان از دل مدرنيته طبيعت را ديد و حفظ كرد.»

منبع : روزنامه اعتماد

ارسال دیدگاه